Shahram Nazeri dar golestaneh section 1

Select language to translate this lyric

دشتهایی چه فراخ
کوههایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی Ùu0085یآÙu0085د!
Ùu0085ن در این آبادی، پی چیزی Ùu0085یگشتÙu0085:
پی خوابی شاید،
پی نوری، ریگی، لبخندی.
به سراغ Ùu0085ن اگر Ùu0085ي آييد
پشت هيچستانÙu0085
پشت هيچستان جايي است
پشت هيچستان رگهاي هوا ؛ پر قاصدهايي است
كه خبر Ùu0085ي اورند از گل واشده دورترين بوته خاك
ادÙu0085 اينجا تنهاست...
و در اين تهايي سايه ناروني تا ابديت جاري است
به سراغ Ùu0085ن اگر Ùu0085ي اييد نرÙu0085 و اهسته بياييد ، Ùu0085بادا كه ترك بردارد چيني نازك تنهايي Ùu0085ن
دشت هایی چه فراخ
کوه هایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی Ùu0085ی Ø¢Ùu0085د؟
Ùu0085ن در این آبادی پی چیزی Ùu0085ی گشتÙu0085
پی خوابی شاید
پی نوری ، ریگی ، لبخندی
پشت هيچستانÙu0085
پشت هيچستان جاييست.
پشت هيچستان رگهاي هوا، پر قاصدهاييست
كه خبر Ùu0085يآرند، از گل واشده دورترين بوته خاك.
آدÙu0085 اينجا تنهاست
و در اين تنهايي، سايه ناروني تا ابديت جاريست.
به سراغ Ùu0085ن اگر Ùu0085يآييد،
نرÙu0085 و آهسته بياييد، Ùu0085بادا كه ترك بردارد
چيني نازك تنهايي Ùu0085ن
Ùu0085ن در این آبادی پی چیزی Ùu0085ی گشتÙu0085
پی خوابی شاید
پی نوری ، ریگی ، لبخندی
کفشهایÙu0085 کو؟
چه کسی بود صدا زد سهراب؟
آشنا بود صدا Ùu0085ثل هوا با تن برگ
بوی هجرت Ùu0085ی آید
بالش Ùu0085ن آواز پر چلچله هاست
باید اÙu0085شب بروÙu0085
Ùu0085ن که از بازترین پنجره با Ùu0085ردÙu0085 این ناØu00adیه صØu00adبت کردÙu0085 Øu00adرفی از جنس زÙu0085ان نشنیدÙu0085.
هیچ چشÙu0085ی، عاشقانه به زÙu0085ین خیره نبود.
کسی از دیدن یک باغچه Ùu0085جذوب نشد
هیچ کس زاغچه ای را سر یک Ùu0085زرعه جدی نگرفت
باید اÙu0085شب بروÙu0085
باید اÙu0085شب چÙu0085دانی را
که به اندازه پیراهن تنهایی Ùu0085ن جا دارد، بردارÙu0085 و به سÙu0085تی بروÙu0085 که درختان Øu00adÙu0085اسی پیداست
رو به آن وسعت بی واژه که هÙu0085واره Ùu0085را Ùu0085ی خواند
یک نفر باز صدا زد: سهراب!
کفش هایÙu0085 کو؟

SUBMIT CORRECTIONS