Shahin Najafi momayez sefr

Sélectionnez la langue pour traduire cette parole

پای یک کاÙu0085پیوتر گیجÙu0085
سر ِ Ùu0085ن درد Ùu0085ی کند به جنون
کارگرهای شهرداری را Ùu0085ی بَرَد سÙu0085ت روستا کاÙu0085یون
خواهرÙu0085 شعر Ùu0085ی شود از لب،
بغل دوست دخترش هر شب
Ùu0085ن به خود فکر Ùu0085ی کنÙu0085 اغلب
توی Øu00adÙu0085ّاÙu0085 ِ گریه با صابون
دست تو: چوب و کُلت و چوبه ی دار
البته شورت خانÙu0085ت به کنار
که Ùu0085ساوی تر از Ùu0085نی انگار!
پیش چشÙu0085ان بسته ی قانون
خسته از Ùu0085غز ِ خالی و پُرها
Ùu0085شت Ùu0085ی کوبÙu0085ت آجرها
پیک خالی! بگو به دکترها:
زخÙu0085 Ùu0085ا رشد Ùu0085ی کند به درون
سور بالا و جشن پایین ها
در عزا و عروسی اینها
بوق گوساله ها و Ùu0085اشین ها...
سر ِ چی بود؟
چند قطره ی خون
بچّه Ùu0085اهی خیال دریا داشت،
گاو هÙu0085 دوستان خود را داشت
آنچه اندازه ی خودÙu0085 جا داشت پشت Ùu0085ن بودخانه ی Øu00adلزون
دست بردن به Ùu0085تن قرآن ها
خبر خودکشی Ùu0085یدان ها
پخش ساندیس در خیابان ها
بازی ِ Ùu0085وز بود با Ùu0085یÙu0085ون
Øu00adذف Ùu0085و و تن ِ زن ِ تختی، کشف یک جور ِ
راØu00adت از سختی
بØu00adØ« در Ùu0085عضلات خوشبختی،
سریال جدید تلویزیون
دیر کردیÙu0085 و باز هÙu0085 زود است...
عشق، یک کافه غرق در دود است
فصل آغاز قصّه این بودست
شرØu00ad کاندوÙu0085 خریدن ِ Ùu0085جنون!!
راهسازی برای ویرانه، جنگ یک Ùu0085شت Ùu0085ست و دیوانه
خنده ی گرگ های در خانه، اشک تÙu0085ساØu00ad های در بیرون
نه دلت Ùu0085ی برد Ùu0085را نه صدات، خسته اÙu0085
از تÙu0085اÙu0085 جهات
دلخوشÙu0085 به کداÙu0085 راه نجات؟
Ùu0085ن ِ زیر ِ کتاب ها Ùu0085دفون
هرچه از هیچ رنج Ùu0085ی بردÙu0085،
بغض خود را به زور Ùu0085ی خوردÙu0085
داشتÙu0085 ذرّه ذرّه Ùu0085ی Ùu0085ردÙu0085
پشت این عکس های گوناگون
Ùu0085ن ِ زیر ِ کتاب ها Ùu0085دفون
هرچه در شهر اتفاق افتاد، رفت دنیا به باد یا با باد!
باز در تو اداÙu0085ه خواهÙu0085 داد... از تو ای شعر واقعا ً Ùu0085Ùu0085نون
واقعا ً Ùu0085Ùu0085نون

SOUMETTRE LES CORRECTIONS